ردیف |
اسم فارسی |
معنی نام |
1 |
زربانو |
زنی که همانند زر می درخشد، اسم دختر رستم دستان پهلوان شاهنامه |
2 |
زربین |
سرو کوهی |
3 |
زرپری |
آنکه مثل زر و پری درخشنده و زیباست. |
4 |
زرتا |
همتای زر، درخشان و زیبا مثل طلا اسم دختر |
5 |
زرتاج |
زرین تاج، تاج طلا |
6 |
زرخاتون |
زر (طلا) + خاتون (بانو) |
7 |
زردخت |
مرکب از زر (طلا) + دخت (دختر) |
8 |
زردیس |
به شکل زر |
9 |
زرشام |
نام دختری از خاندان جمشید پادشاه کیانی |
10 |
زرکا |
گیلکی نوعی پرنده اسم دخترانه اصیل فارسی |
11 |
زرگل |
زرین گل |
12 |
زرمان |
مانند زر، بسیار زیبا |
13 |
زرناز |
مرکب از زر (طلا) + ناز (کرمه) |
14 |
زرنگیس |
زرین گیس، دختری که موی طلایی رنگ دارد. |
15 |
زرنوش |
نام شهری که دارا آن را بنا کرده بود. |
16 |
زرواندخت |
مرکب از زروان (نام ایزدی) + دخت (دختر) |
17 |
زرین |
از جنس زر، به رنگ زر، طلایی |
18 |
زرین تاج |
زرین (فارسی) + تاج (معرب) آن که تاجی از طلا بر سر دارد. |
19 |
زرین دخت |
مرکب از زرین (طلایی یا از جنس زر) + دخت (دختر) |
20 |
زرین گل |
دختری که چون گلی زرین زیبا و درخشان است. |
21 |
زرین گیس |
آن که موهایی به رنگ طلا دارد، نام زنی در منظومه ویس و رامین |
22 |
زرین مهر |
خورشید طلایی |
23 |
زرین نرگسه |
ستاره های آسمان |
24 |
زرین نگار |
آراسته شده با زر |
25 |
زرین همای |
همای زرین، آفتاب |
26 |
زرین هور |
خورشید طلایی |
27 |
زرینه |
نام رودی که از کوههای کردستان سرچشمه می گیرد وبه دریاچه ارومیه می ریزد. |
28 |
زگما |
نام پلی در زمان سلوکیان که سلوکیه را به شهر آپاما وصل می کرد. |
29 |
زمانه |
روزگار، چرخ |
30 |
زمزمه |
صدای حرف زدن آهسته ، صدای آواز خواندن آهسته ، صدایی که از سازهای موسیقی شنیده می شود، آهنگ نام ایرانی اصیل |
31 |
زنبق |
گلی درشت به رنگ های بنفش، سفید، یا زرد |
32 |
زهراناز |
درخشنده و نازنین، ترکیبی قشنگ از نام زهرا |
33 |
زیبا |
آن که یا آنچه دیدنش چشم نواز و خوشایند است، دلنشین، مطبوع |
34 |
زیباچهر |
آن که چهره ای زیبا دارد، زیبا Farsi girl names |
35 |
زیبارخ |
کسی که سیمای زیبا دارد، زیبا |
36 |
زیبان |
زیبا، خوشایند |
37 |
زیبنده |
شایسته، سزاوار، زیبا، آراسته |
38 |
زینا |
مخفف زیناوند، لقب تهمورث پادشاه پیشدادی |
39 |
زیور |
زینت، پیرایه |
40 |
زیورتاج |
آن که چون زیور و جواهری بر تاج می درخشد. |